اگه یادتون باشه چند پست قبل داشتم از این مینالیدم که چرا میگن عروسی خودت و فلان. چند شب پیش خبر رسید که یکی از همکلاسیهای دورهی دبیرستانم بچهاش اومده دنیا. :|
نمیدونم میتونید تصور کنید چه شوک عظیمی به همهمون وارد کرد یا نه. از اونجا که همهمون اساتید مسخرهبازی هستیم و این خبر هم توسط یکی از استاد بزرگان این فن تو گروه گذاشته شد، هیچکس باورش نشد. ولی بعد که خود مادر بچه اومد و خبر رو تایید کرد و چندتا عکس فرستاد، متوجه شدیم که بله.. گویا واقعا بچهدار شده! اینقدر شوکهکننده بود که یکی از بچهها اسم گروه رو به "اپیلاسیون طبیعی مدرسه فلان" تغییر داد. :)))
صبحش که برای مامانم تعریف کردم، مامانم در نقش مادر همیشه در صحنهی ایرانی گفت: نه، کجاش زوده؟ تو هی میگی برای ازدواجم زوده. من همسن تو بودم دوتا بچه داشتم. :))
دخترای مردم هم سن تو بودن، یه زندگی رو اداره می کردن:)