درخواست خوابگاه دادم.
نه به خاطر اتفاقات پست پیش که اگر جور شود هم احتمالا نخواهم گفت که خوابگاه هستم، بلکه به خاطر مشکلات خانه. از صبح به هزارجا زنگ زدم که ببینم فرآیندش به چه نحوی است و دست آخر که از طریق استاد راهنمایم درخواست را فرستادم دلدل میکردم که قبول کند. حال که قبول کرده و نامهاش را زده نمیدانم چرا ناراحتم. انگار غم دنیا بر دلم نشسته.
منم خوابگاه رفتن رو اصلا دوست ندارم، یه حس بدی دارم