هفته‌ی گذشته دنبال چندتا وبلاگ جدید گشتم برای دنبال کردن و هرچند که فقط به مطالب اخیرشون اکتفا نکردم و سعی کردم صفحات قدیمی‌ترم یه نگاهی بیندازم، ولی خب آدم ممکنه توی همچین موقعیت‌هایی اشتباه محاسباتی کنه و وبلاگ‌هایی رو دنبال کنه که به دیدگاهش نزدیک نیستن و منم در زمینه‌ی باورهام آدم دموکراتیکی نیستم. هرچند لزومی نداره همه شبیه من فکر کنن، ولی خب چرا باید با دنبال کردن آدمایی که دیدگاه‌شون توی چشمه و حرصم می‌ده خودم رو اذیت کنم، هوم؟

شاید تا الآن خیلی راجع به اعتقاداتم حرف نزده‌باشم چون خب همون‌طور که توی پست قبلی گفتم به نظرم نیاز نیست توی چشم دیگران فروشون کنم، ولی یکی از همون وبلاگ‌هایی که گفتم چنین پستی گذاشته‌بود، گفتم منم بنویسم شاید چهار نفر خواستن دکمه‌ی قطع دنبال کردن ما رو بزنن... سعی کردم اکثر مسائلی که اون‌جا مطرح شده‌بود رو بگم و چون ممکنه مایل به خوندن‌شون نباشید، توی ادامه‌ی مطلب می‌نویسم‌شون.


من معتقدم که:

1. جهان هیچ آفریدگاری نداره و در اثر واکنش‌های طبیعی بین مواد، تکامل، انتخاب طبیعی و قوانین حاکم بر اون‌ها به وجود اومده.

2. تنها در یک صورت «خدا» می‌تونه وجود داشته‌باشه و اون هم این‌که ما در یک شبیه‌سازی باشیم که باز در اون صورت هم خدا یک شخص مفرد نیست، بلکه یک تیم برنامه‌نویسیه!

3. احتمال وجود خدایان یونانی یا نورس و غیره از خدای یگانه بیشتره.

4. خیر و شر به تنهایی وجود ندارن، بلکه وجودشون به تصمیمات و دیدگاه‌های اخلاقی انسان‌ها وابسته‌اس و البته شر مساوی با گناه یا شیطان و... نیست.

5. اگه به نظرتون می‌رسه که اتفاقی نشونه‌ای از طرف خداست و برای اتفاقات معنی خلق می‌کنید، احتمالا دچار توهم هستید و بهتره زودتر با یه روان‌پزشک یا روان‌شناس صحبت کنید چون چندوقت پیش یه خانمی به خاطر این‌که خدا بهش گفته‌بود می‌خواد مثل ابراهیم امتحانش کنه، متاسفانه بچه‌اش رو با کارد آشپزخونه به قتل رسونده‌بود.

6. دین ساخته و پرداخته‌ی بشریت برای حکومت بر دیگران و توجیه خشونت‌هاییه که انجام می‌ده و هیچ کتابی الهی نیست چون as I mentioned earlier، خدا وجود نداره.

7. هیچ انسانی بر انسان دیگری برتری نداره و هیچ انسانی معصوم یا مقدس نیست. امامت در واقع حکومت پادشاهی بوده و افرادی هم که سادات هستن (مثل من) هیچ برتری نسبت به غیرسادات ندارن.

8. بله هر انسانی ممکنه خطا کنه یا در بخشی از زندگی شکست بخوره، ولی همچنان خطا مساوی با گناه نیست و سیستم خطا و پاداش فقط در زندگی روزمره انسان و در ارتباطش با دیگر انسان‌ها وجود داره.

9. انسان تا وقتی پس از مرگ جاودانه که انسان‌هایی که می‌شناسنش هنوز زنده‌اند. وقتی آخرین‌شون بمیره، جاودانگی اون هم از بین می‌ره. [مگه این‌که آدم مشهوری باشه و نامش پس از مرگ هم باقی بمونه که خب، احتمالش برای ما زیاد نیست]

10. زندگی پس از مرگ در هیچ قالبی وجود نداره و نه کسی قراره شما رو بازخواست کنه، نه به یه موجود دیگه تبدیل بشید و به زندگی برگردید.

11. همون‌طور که گفتم سیستم خطا و پاداش فقط در ارتباط بین انسان‌ها وجود داره و قرار نیست کسی یقه‌ی کسی رو پس از مرگ به خاطر کارهاش بگیره. کارما هم وجود نداره و همه‌ی اتفاقات رندومه ولی باز هم اگه باور دارید فلان اتفاق برای فلان شخص به خاطر فلان «گناهی» که انجام داده رخ داده، شما رو به بند 5 ارجاع می‌دم.

12. «وعده‌ی بهشت» و« ترسوندن از جهنم» جزو ابزارهاییه که همون افرادی که دین رو ساخته‌اند، ازشون استفاده می‌کنند تا بتونند تسلط بیشتری بر انسان‌ها داشته‌باشند.

13. انقلاب ایران یکی از بدترین اتفاقاتی بود که برای این کشور می‌تونست رخ بده و باعث شد کشور دست یک گروه مافیایی بیفته که خوردند و بردند و سر هر کسی که مخالف‌شون بود رو زیر آب کردند. [این به این معنی نیست که دوره‌ی شاه دوره‌ی بهتری برای این کشور بوده یا پسرش باید برگرده و به این مملکت حکومت کنه.]

14. تفاوت بین زنان و مردان واقعیت نداره، تفاوت بین انسان‌های مختلف چرا. مشت نمونه‌ی خروار نیست و شما نمی‌تونید مثلا به علت این‌که از 10 زن انتخابی شما 7 نفر احساساتی بودند، حکم کلی بدید که تمامی زنان احساساتی هستند. این مسائل از انسانی به انسان دیگه متفاوته و باید در هر کسی جداگانه بررسی بشه.

15. تفاوت جنسیتی نباید باعث سلب آزادی یا تبعیض بین انسان‌ها بشه. هر کسی از هر نظر باید آزاد و مختار باشه هر شغلی که می‌خواد رو بدون تبعیض از نظر مالی و غیره انتخاب کنه یا هر کاری دوست داره با بدنش بکنه و... و این‌ها به هیچکس غیر از خودش ربط نداره. این مسئله غیر از جنسیت، شامل گرایش هم می‌شه.

16. مهم‌ترین اصل در دنیا آزادی و اختیار انسانه و هیچ مسئله‌ای نباید به اون ضربه وارد کنه، حتی یک قانون تبعیض‌آمیز.

17. هنر سیاسی یا دینی مبتذله و از هنر نباید غیر از هنر هیچ انتظار دیگه‌ای داشت. هنر فقط برای هنر معنی داره.

18. بدترین نوع سیاست، سیاست دینیه و هر کشوری که دین در سیاستش رخنه کرده، مردمش بدبخت شده‌اند. انسان آزاده هر جهت‌گیری دینی یا سیاسی که می‌خواد داشته‌باشه و این مسئله جز با داشتن یک حکومت سکولار به دست نمیاد.

19. این‌ها عقاید منه و لزومی نداره شما بهشون معتقد باشید و قرار هم نیست با هم راجع بهشون بحث کنیم. بحث کردن راجع به این موضوعات عبثه چرا که هر طرف سعی داره طرف دیگه رو قانع کنه که چرا عقاید خودش درستن و حاضر نیست چیزی بر خلاف میلش بشنوه. این دقیقا همون دلیلیه که من تا حالا راجع به هیچ‌کدوم از این موضوعات (غیر از مورد 14 و 18) حتی با خانواده‌ی خودم هم صحبت نکرده‌ام.

20. اگه می‌تونید با دونستن این موضوعات -بدون درگیری و احساس نیاز به درست کردن یا به راه راست هدایت کردن من- باهام کنار بیاید، بیاید دست دوستی به هم بدیم. وگرنه شما رو به خیر و ما رو به سلامت.